حضرت آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

ولادت و ارتحال ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى قدّس اللَه سرّه

ولادت: 1247 هـ.ق تبریز

ارتحال: 11ذی الحجه 1343 هـ.ق، قم قبرستان شیخان

استاد عرفانِ ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى

• آخوند ملا حسينقلي درجزینی همداني رضوان اللَه علیه

اساتید علمی میرزا جواد آقا ملکی

  • مرحوم آقا رضا همدانی
  • مرحوم میرزا حسین نوری
  • مرحوم ملا محمد کاظم (آخوند خراسانی)

مقام علمی

در «نقباء البشر» ج 1، ص 329 و ص 330 تحت شماره 673 آورده است كه: آقا شيخ ميرزا جواد آغا مَلَكى تبريزى فرزند شفيع ملكى بوده است. او عالمى است فقيه، و اخلاقى فاضل و با ورع و موثّق. او در نجف اشرف حضور بزرگان از اساتيد درس خوانده است، و مراتب سلوك را از اخلاقى شهير مولى حسينقلى همدانى فرا گرفته است. و نفس خود را نزد وى تكميل نموده، و در فقه و اصول نزد علامه آقا شيخ آغا رضا همدانى و غيره از علماء تتلمذ نموده است در سنه 1320 به ايران مراجعت كرد، و در دار الايمان قم توطّن نمود، و به وظائف شرع و ترويج دين و تربيت مؤمنين همّت گماشت تا در روز عيد قربان سنه 1343 رحلت كرد. كتابهائى از خود باقى گذارده از جمله أسرار الصلاة و از جمله «سير و سلوك» است. انتهى ملخصاً. (توحید علمی و عینی، ص31)

تمجيد و تحسين از رسالۀ لقاء اللَه‏

علامه آیت اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان اللَه علیه

بالجمله، راجع به لقاء اللَه و امكان و وقوع معرفت خداوندى گرچه بسيار گفته‌‏اند و نوشته‌‏اند، و حقّاً دُرهاى مكنونه را سفته، و گوشوار طالبان و پويندگان راه نموده‌‏اند؛ امّا حقير تا به حال از جهت اتقان مطلب و ايجاز، و شواهد روائيّه و شهوديّه، و سوار كردن مطالب عرفانيّه لقائيّه را بر اساس برهان و استحكام دليل، همچون رسالۀ لقاء اللَه مرحوم آية الحقّ و سند العرفان، فقيه ارجمند و آيت ربّانىّ حاج ميرزا جواد آقا مَلكى تبريزى ـ أعلى اللَه تعالى مقامَه القدسىّ و رَزقَنا من بركاتِه و رحماتِه بجودِه و منِّه ـ زيارت ننموده‏‌ام. (الله شناسی، ج2، ص38)

نسخ رساله لقاء اللَه‏

مطالبى را كه از رساله لقاء اللَه آية الحقّ و سند العرفان مرحوم آية اللَه حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى ـ أعلى اللَهُ درجاتِه السّامية ـ حقير در اینجا [اللَه شناسی ج 2، ص90] آوردم، طبق نسخه خطّى خود حقير است كه در ايّام طلبگى در بلده طيّبه قم در سنه 1368 هجريّه قمريّه يعنى تا الآن كه سنه 1415 می‌باشد، چهل و هفت سال می‌‏گذرد، استنساخ نموده‏‌ام و حقّاً چه اين مطالب و چه بقيّه مطالب رساله كه اثر نفس گرم و آه آتشين و اصالت نيّت آن فقيد می‌‏باشد؛ فوق‌‏العاده مؤثّر و محرّك، و مطالعه و تأمّل در محتويات آن براى سالكين سبيل خدا ضرورى است.

اين حقير در هنگام اقامت در نجف اشرف براى تحصيل نيز آن را مطالعه می‌‏نمودم و از بحر بی‌‏كران آن بهره‏‌مند می‌‏شدم.

بارى اين رساله در اوّلين مرتبه توسّط آقاى حاج ميرزا خليل كمره‌‏اى طبع شد، و در آن تحريفات و اضافاتى صورت گرفت. سپس از روى آن نسخه مطبوعه عكس‏بردارى شده و با حذف بعضى از ضمائم، باز با تحريفات واقع در متن به طبع رسيد؛ و آقا سيّد أحمد فهرى آن را به ضميمه مقاله‌‏اى از آية اللَه خمينى (قدّه) در جمله منشورات نهضت زنان مسلمان منتشر كرد. و تحريفات و تصحيفات اين طبع از حيطه بيان بيرون است.در سنة 1405 هجريّه قمريّه انتشارات هجرت اقدام به طبع آن نمود كه گرچه آن نسبةً پاكيزه‌‏تر است و ليكن مع‌‏ذلك خالى از تحريف نيست و اين به سبب نسخه‏‌هاى مطبوعه‌‏اى بوده است كه در طبع آن دخالت داشته است.

اميدوارم خداوند مرا يا شخصى ديگر را توفيق دهد تا به طبع آن از روى نسخه اصليّه بدون يك جمله كم و يا زياد اقدام نمايد. و اللَه المستعانُ. (اللَه شناسی ج 2، ص90)

استشهاد بر فقرات آيات و ادعيه، بر لقاى خداوند

  1. آیات و روایاتی که دلالت بر لقاء اللَه دارند
  2. معنای لقاء اللَه و بررسی دیدگاههای مختلف

استدلال بر وحدت وجود به «برهان صدّيقين»

و يَتَّضحُ لك [ذلك‏] بأدنى تأمّلٍ؛ لأنّ حقيقةَ الوجود يَمتَنعُ عليها العدمُ (و إلّا لَاتَّصفَ الشى‏ءُ بنقيضه أو بما يُساوِق نقيضَه و هو بديهىُّ البطلان، ضرورىُ ‏الفساد.)، و كلّما امتنعَ عدمُه ثَبَت قِدَمُه بالضرورة، فحقيقةُ الوجود ثبت قِدَمُها.فلا يُمكِن القولُ بأنّ للاشياء وجودًا حقيقيًا. فتأمَّلْ وَ اغتنِم! فإنّ ما ذكرناه برهانُ الصِّدّيقين فى إثبات وجوده تعالى. (رساله لقاء اللَه، ص177)

و وحدت وجود با كوتاه‏ترين تأمّل براى تو آشكار می‌شود؛ به جهت آنكه: ممتنع است كه بر حقيقت وجود، عدم عارض گردد (و گرنه شى‏ء مورد نظر يا به خود نقيض و يا به آنچه مساوى نقيضش است متّصف می‌‍‏گشت؛ و اين اتّصاف، بطلانش از بديهيّات و فسادش از ضروريّات است)، و هر چيزى كه عدمش امتناع داشته باشد، قديم بودنش ثابت است به حكم ضرورت؛ پس حقيقت وجود قديم بودنش ثابت شد.

بنابراين امكان ندارد كه گفته شود: اشياء داراى وجود حقيقى هستند. در اين مهمّ تأمّل و تدبّر كن و مغتنم بشمار! زيرا آنچه را كه ما بيان نموديم عبارت است از «برهان صدّيقين» براى اثبات وجود خداوند متعال. (اللَه شناسی، ج2، ص 286)

حضرت آیت الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *